مهارت‌های ارتباطی، نیاز امروز و هرروز انسان‌ها

حامد جنتی، مدرس مهارت‌های ارتباطی و معاون آموزش و پژوهش دپارتمان تعلیم و تربیت دانشگاه بین المللی نورث وست

مهارت‌های ارتباطی، نیاز امروز و هرروز انسان‌ها

حامد جنتی، مدرس مهارت‌های ارتباطی و معاون آموزش و پژوهش دپارتمان تعلیم و تربیت دانشگاه بین المللی نورث وست

مهارت‌های ارتباطی، نیاز امروز و هرروز انسان‌ها

من به مردم یاد می‌دهم چگونه با دیگران ارتباط موثر برقرار کنند تا بتوانند بالاترین جذب را داشته باشند. مهارت‎‌های ارتباطی شاه کلید موفقیت در ارتباطات بین فردی است.

۱۰
آذر

pb for artists

 

ساختن یک برند از خود و در واقع برندینگ شخصی یکی از مهمترین موضوعات در کسب و کارهای امروز است چرا که با گسترش روز افزون سطح نفوذ فضای مجازی، هر کسب و کاری نیاز به برند شدن دارد و در هنر این مورد با عنوان برندسازی شخصی بیشتر سازگاری دارد. 

در این کتاب قوانین برندیگ برای عکاسان،طراحان،موسیقی دانان ، خوانندگان و نویسندگان بیان شده است اما دیگر شاخه های هنری نیز می توانند از مطالب کتاب استفاده کنند.

برای تهیه کتاب به شماره زیر پیام بدهید:

09101716646

برای دیدن مشخصات کتاب کلیک کنید

۱۰
آذر

هوش نگرشی جدید

 

کتاب های دوگانه " مهارت هوش نگرشی" به مبحث AQ می پردازد. صاحب نظرن هوش نگرشی را بستری برای بروز هوش هیجان EQ و ضریب هوشی IQ می دانند. 

آقای جف کلر نویسنده مشهور آمریکایی می گوید: "  نگرش همه چیز است.نگرش خود را تغییر دهید تا دنیای شما تغییر کند. "

برای تهیه کتاب به شماره زیر پیام بدهید :

09101716646

برای دیدن مشخصات کتاب کلیک کنید

۱۰
آذر

دیسک مقدماتیدیسک شغلیدیسک خانوادگی

 

کتاب های سه گانه " رفتارشناسی دیسک " با عنوان های :

 - رفتارشناسی دیسک مقدماتی ( آشنایی با مدل دیسک )

- رفتارشناسی دیسک پیشرفته ( سطح شخصی و خانوادگی)

- رفتاشناسی دیسک پیشرفته ( سطح شغلی و سازمانی)

در مورد شناخت تیپ های رفتاری و بهبود و اصلاح تعاملات اجتماعی ، حل تنش ها در زندگی شخصی و کاری ، با کاربردهای فراوانی از جمله در روابط عاطفی و بازارابی و فروش می باشد.

برای تهیه این کتاب ها به این شماره پیام بدهید:

09101716646

برای دیدین مشخصات کتاب کلیک کنید

۱۰
آذر

استراتژی هایی که باعث تنظیم ذهنیت شده و با شما اطمینان خواهد داد که رشد ممکن است:

1- درمانده نمانید :

همه ما لحظاتی را تجربه نموده ایم که احساس درماندگی داشته ایم. می توانیم از تجربیات خود یاد بگیریم و به جلو حرکت کنیم.یا اجازه دهیم که احساس درماندگی مارا فرسوده نماید. افراد موفق بی شماری وجود دارند که اگر تسلیم احساس ناتوانی و ناامیدی خود می شدند هرگز به موفقیت دست نمی یافتند. تصور کنید اگر هر یک ازین افراد ذهنیت ثابت داشتند چه اتفاقی می افتاد. آن ها تسلیم احساس خود می شدند و امیدشان را از دست می دادند. افرادی که ذهنیت رشد دارند احساس درماندگی نمی کنند زیرا می دانند که برای موفقیت لازم است که شکست بخورند و سپس به عقب برگردند.

2- بسیار مشتاق باشید :

 افراد تئانمند اشتیاق های خود را بی وقفه دنبال می کنند.همیشه شخصی وجود دارد که از استعدادهای بالاتری نسبت به شما برخوردار است.اما چیزی که استعداد کمتر شما را جبران می کند شور و اشتیاق شماست. شور و اشتیاق افراد توانمند همان چیزی است که تعالی بی وقفه آن ها را تحقق می بخشد. آقای وارن بافت بیان می کند که با استفاده از تکنیک 25-5 واقعی ترین اشتیاق های خود را پیدا کنید. در این راستا 25 موردی را که بیشتر برای شما شاتیاق ایجاد می کند را بنویسید. سپس 20 مورد از پایین ترین آن ها را خط بزنید. 5 مورد باقی مانده اشتیاق های واقعی شما هستند. بقیه موارد فقط عامل حواس پرتی هستند و صرفا منجر به کاهش انگیزه و اشتیاق شما خواهند شد.

          3- مسافت بیشتری را طی کنید :

افراد توانمند حتی در بدترین روزها نیز کار خود را نجام می دهند. آن ها همیشه به خود فشار می آورند تا مسافت بیشتری را طی کنند. یکی از شاگردان بروسلی هرروز سه کیلومتر با وی می دوید. یک روز آن ها در آستانه رسیدن به مرز سه کیلومتر بودند که بروس گفت : " امروز دو کیلومتر بیشتر می دویم. " شاگردش که بسیار خسته بود گفت : " اگر دو کیلومتر بیشتر بدوم می میرم. "  بروس پاسخ داد : " پس این کار را انجام بده. " شاگردش چنان برآشفته شد که تمام پنج کیلومتر را دوید . او که خسته و خشمگین بود در مورد جمله بروس با وی صحبت کرد. بروس اینگونه توضیح داد : " اگر همیشه در کارهایی که می توانید انجام دهید از نظر جسمی یا هر چیز دیگری محدودیت هایی قائل شوید ، این کار به بقیه زندگی شما سرایت می کند. 

این محدودیت ها به کار ، روحیه و به تمام وجود شما سرایت می کند. هیچ محدودیتی وجود ندارد. فقط فلات وجود دارد و شما نباید در فلات بمانید . شما باید فراتر از آن ها بروید.اگر بخواهد شمارا بکشد، میکشد.یک فرد باید مرتبا از جایی که در آن قرار دارد فراتر رود. " اگر هرروز کمی بهتر نمی شوید، پس به احتمال زیاد کمی بدتر می شوید...این چه نوع زندگی است؟

        4- انتظار نتایج :

افرادی که ذهنیت رشد دارند می دانند که هر از گاهی شکست خواهند خورد. اما هرگز اجازه نمی دهند این شکست به نتیجه برسد. انتظار نتایج می تواند انگیزش و چرخه توانمندی سازی شما را حفظ کند . بالاتر از همه این پرسش مطرح است که اگر فکر نمی کنید که موفق می شوید ، چرا تلاش می کنید؟

         5- انعطاف پذیر باشید:

همه افراد با نا ملایمات پیش بینی نشده ای روبرو می شوند.افرادی که دارای ذهنیت رشد هستند نه تنها متوقف نمی شوند بلکه از ناملایمات استقبال می کنند. وقتی موقعیتی غیر منتظره فرد را به چالش می کشد، او تا زمانی که نتیجه نگیرد باید با انعطاف برخورد کند.

          6- شکایت نکنید :

شکایت کردن نشانه بارز یک ذهنیت ثابت است. ذهنیت رشد در مواجهه با همه مسائل قطعا به دنبال فرصت است، بنابراین برای او جایی برای شکایت وجود ندارد.

منبع : فقیهی پور، جواد و جنتی،حامد و مصطفوی  ، ساناز  و مهاجران ، آرش (1400) ؛ مهارت هوش نگرشی ؛ مفاهیم و راهکارها ، تهران، انتشارات دارالفنون ، چاپ اول.

 

 

 

۰۷
آذر

وقتی صحبت از موفقیت می شود، تصور ی کنیم که افرادی که باهوش تر هستند موفق ترند. اما بررسی نتایج تحقیقات جدید در دانشگاه استنفورد ذهن شما و نگش شما را تغییر می دهد. کارول دوک به عنوان یک روانشناس ، زمان زیادی را صرف مطالعه نگرش و عملکرد نموده است و آخرین مطالعه وی نشان می دهد که نگرش یک شخص سهم بیشتری در موفقیت وی نسبت به ضریب هوشی (IQ) دارد.

به زعم دوک ، نگرش های اصلی افراد به یکی از دو دسته زیر تقسیم می شود :

ذهنیت ثابت یا ذهنیت رشد .

با یک ذهنیت ثابت شما باور دارید همانی که هستید ، هستید و نمی توانید شرایط خود را تغییر دهید . این ذهنیت زمانی که به چالش کشیده می شوید مسئله ایجاد می کند زیرا زمانیکه با چالشی مواجه می شوید و به نظر می رسد بیش از توانایی شماست ، نا امید شده و متوقف می شوید. افراد با ذهنیت رشد باور دارند که با تلاش می توانند پیشرفت کنند . آنها حتی با ضریب هوشی پایین ، از کسانی که دارای ذهنیت ثابت هستند بهتر عمل می کنند ، زیرا چالش ها را پذیرفته و آنها را به عنوان فرصت هایی برای یادگیری مطالب جدید در نظر می گیرند. عقل سلیم پیشنها می کند که داشتن توانایی نظیر هوشمند بودن می تواند اعتماد بنفس ایجاد کند ولی عامل تعیین کننده در زندگی ، نحوه کنترل شکست ها و چالش هاست. افرادی که ذهنیت رشد دارند با آغوش باز از شکست ها استقبال می کنند.

به زعم دوک موفقیت این است که شما با شکست چگونه مواجه می شوید. او شکست خوردن افراد را به ذهنیت رشد این گونه توصیف می کند : شکست فقط یک اطلاعات است و ما برچسب شکست برآن می زنیم . اما بیشتر شبیه این است که بگوییم این راه حل موثر نبود ، اما من یک حل کننده مسئله هستم ، بنابر این راه دیگری را امتحان می کنم . آیا شما ذهنیت ثابت دارید یا ذهنیت رشد؟ به زعم پژوهشگران می توان تفاوت بین ذهنیت ثابت و ذهنیت رشد را در هفت ویژگی مورد بررسی قرار داد .

1- مهارت ها

ذهنیت ثابت : مهارت ها تنظیم شده و غیرقابل تغییر هستند.

ذهنیت رشد : مهارت های جدید را می توان با سخت کوشی ، تلاش و آموزش فرا گرفت.

2- بازخورد

ذهنیت ثابت : بازخورد یک انتقاد و نشانه شکست است.

ذهنیت رشد : بازخورد فرصتی برای رشد و پیشرفت است.

3- رقابت

ذهنیت ثابت : با موفقیت دیگران دچار ترس می شوند یا مورد تهدید قرار می گیرند.

ذهنیت رشد : از افراد یا پروژه های موفق الهام می گیرند.

4- شکست

ذهنیت ثابت : شکست به این معناست که شما توانایی ندارید.

ذهنیت رشد : شکست فرصتی برای یادگیری از اشتباهات خود برای تلاش بعدی است.

5- چالش ها

ذهنیت ثابت : از چالش ها یا وظایف دشوار اجتناب می کنند.

ذهنیت رشد چالش ها را به عنوان فرصتی برای یادگیری و توسعه در نظر می گیرند.

6- دانش

ذهنیت ثابت : وقتی چیزی را نمی دانند از اینکه آن را اعتراف کنند می ترسند.

ذهنیت رشد : مایل به گفتن " نمی دانم " و مشتاق آموختن هستند.

7- موفقیت

ذهنیت ثابت : توانایی های ذاتی موفقیت را تعیین می کند.

ذهنیت رشد : اخلاق مداری و تلاش سبب موفقیت می شود.

منبع : فقیهی پور، جواد و جنتی،حامد و مصطفوی  ، ساناز  و مهاجران ، آرش (1400) ؛ مهارت هوش نگرشی ؛ مفاهیم و راهکارها ، تهران، انتشارات دارالفنون ، چاپ اول.

 

 

۰۷
آذر

۰۷
آذر

همه ما دوست داریم خود را موجوداتی منطقی و متفکر مستقل بدانیم که در زمان لازم به منطقی ترین نتیجه ممکن می رسد. متاسفانه واقعیت کاملا برعکس است. تفکر ما عمیقا تحت تاثیر نواقص ذهنی قراردارد که " سوگیری های شناختی"  Cognitive Biases   نامیده می شود.

سوگیری های شناختی نخستین بار در دهه های 1970 و 1980 توسط عموس تروسکی و دنیل کانمن مطرح گردید. سوگیری های شناختی الگوهای ذاتی از تفکر هستند که منجر به تصمیمات و رفتارهای غیر منطقی می شوند.سوگیری های شناختی می توانند از عملکرد خودکار مغز یا محدودیت های شناختی مختلف نشئت بگیرند که علی رقم تلاش عامدانه برای تفکر منطقی قادر به غلبه بر آنها نیستیم. سوگیری های شناختی شدیدا بر نحوه درک و چگونگی تفسیر اطلاعات تاثیر می گذارند و غالبا فرایندهای تصمیم گیری را کنترل می کنند. برخی از شیوه های تاثیرگذاری سوگیری شناختی بر تفکر عبارتند از :

  • اطلاعاتی را پردازش و به خاطر می آوریم که ایده ها ، دیدگاه ها و ارزش های کنونی مارا تایید می کنند.
  • در زمینه هایی که در آن ها مهارت نداریم ، توانمندی های خود را دست بالا در نظر می گیریم.
  • بر اطلاعاتی اتکا می کنیم که اغلب به خاطر می آوریم.
  • تمایل داریم تا رویدادهای گذشته را قابل پیش بینی تر از آنچه واقعا بودند در نظر بگیریم.
  • از ضرر کردن بیشتر از دستیابی به چیزی با ارزش می ترسیم.
  • تمایل داریم تا تصمیمات را تنها بر اساس نتایج آن ها قضاوت کنیم.

چاروپات و دویس ، سوگیری شناختی را به عنوان اصطلاحی برای همه تحریف ها در ذهن انسان که " به سختی قابل جلوگیری " است معرفی نموده اند. به طوری که فرد در هنگام تصمیم گیری وادار به ادراک یا قضاوتی می شود که بطور سیستماتیک از واقعیت فاصله می گیرد. سوگیری ها معمولا به طور ناخودآگاه و اتوماتیک به کار گرفته می شوند و بدون اینکه افراد از اثر و وجود آن ها آگاه باشند اتفاق میافتند.

سوگیری ها در همه جنبه های زندگی رخ می دهند. همچنین آن ها در زندگی روزمره می توانند بصورت ناخودآگاه جایگزین محاسبات ریاضی پیچیده شوند. بر همین اساس قضاوت های افراد در زندگی ، اغلب به جای روش های مرسوم تجزیه و تحلیل ، متکی به سوگیری های شناختی است. به عبارت دیگر سوگیری شناختی باورها یا عقاید تحریف شده یا از پیش شکل گرفته است که باعث می شود تفکر و استدلال فرد دچار نقصان و تحریف شود ، انتخاب عقلانی و قضاوت صحیح نکند ، نتیجه گیری نادرست کند و تصمیم غلط بگیرد. در برخی موارد ممکن است سوگیری نتایج مثبت داشته باشد ولی احتمال بروز نتایج منفی آن بسیار بیشتر است.

سوگیری های شناختی خطاهای سیستماتیک و ذاتی در تفکر هستند که در همه افراد مشترک هستند. آن ها بر نگرش یک شخص نسبت به جهان ، قضاوت و تصمیماتش تاثیر می گذارند و اگر از حضور آن ها آگاه نباشیم ، همه آن ها برای افراد مجهول خواهند ماند.

به زعم صاحب نظران دلایل سوگیری هیا شناختی عبارتند از : هیجانات ، انگیزه های فردی ، محدودیت توانایی ذهن در پردازش اطلاعات و همچنین فشارهای اجتماعی. ناگفته نماند که سوگیری شناختی ممکن است با افزایش سن و به دلیل کاهش انعطاف پذیری شناختی نیز افزایش یابد.

علائم سوگیری های شناختی

همه افراد از خود سوگیری های شناختی بروز می دهند. شاید تشخیص آن در دیگران آسان تر باشد. اما مهم است که بدانید این چیزی است که بر تفکر شما نیز تاثیر می گذارد. برخی نشانه ها مبنی بر اینکه ممکن است تحت تاثیر نوعی سوگیری شناختی قرار بگیرید عبارتند از :

  • فقط به خبرهایی توجه می کنید که نظرات شما را تایید می کنند.
  • سرزنش عوامل بیرونی در شرایطی که بر اساس خواسته شما پیش نمی رود.
  • یک شخص موفقیت دیگران را به شانس نسبت می دهد اما برای موفقیت های خود اعتبار شخصی قائل می شود.
  • یادگیری سطحی در مورد یک پدیده یا دانش و سپس فرض می کنید که همه چیز را در آن مورد می دانید.

هنگامی که در مورد جهان پیرامون خود قضاوت می کنیم و تصمیم می گیریم ، دوست داریم تصور کنیم که تصمیمات ما عینی ، منطقی و قادر به ارزیابی تمام اطلاعاتی هستیم که در دسترس ماست. متاسفانه این سوگیری ها گاهی اوقات منجر به تصمیمات نادرست و قضاوت های بد می شود.

انواع سوگیری های شناختی  و اثر شترمرغ  Ostrich Effect

بررسی مطالعات مختلف در حوزه سوگیری های شناختی نشان می دهد که انواع سوگیری های شناختی را می توان در چندین حوزه مشتمل بر تصمیم گیری ، ارزیابی ، ارتباطات ، انتظارات و دلایل اقدامات بررسی نمود. به عنوان نمونه یکی از سوگیری های شناختی تصمیم گیری " اثر شترمرغ " نام دارد.

شترمرغ هرگاه از چیزی بترسد ، سرخود را در زیر شن فرو می برد و تصور می کند چون خطر را نمی بیند از آن در امان مانده است. برهمین اساس تمایل ذهن به نادیده گرفتن اخبار بد و وانمود کردن اینکه اوضاع خوب است اثرشترمرغ یا " سوگیری روال نگر " Normalcy Bias نام دارد. در زبان فارسی نیز کسی که خودش را به نادانی زده است ، با عنوان کبکی که سرش را زیر برف فرو برده است یاد می شود.

اکثر افراد بر این باورند که چون تا بحال همه چیز خوب پیش رفته از این به بعد هم همینطور خواهد بود. در واقع این افراد علائم خطر و عواقب آن را ناچیز گرفته و دست کم می شمارند. همچنین در شرایطی که نتایج حاصل از انتخاب یک گزینه معلوم و مشخص نیست ، سوگیری به سمت گزینه های با احتمال مشخص تر بیشتر می شود که به آن سوگیری "  اثر ابهام "   Amiguity Effect  می گویند. برای مثال هنگام انتخاب بین یک تکنولوژی بسیار جدید که از آن اطلاعی نداریم ممکن است تمایل به تکنولوژی قدیمی تر  که برایمان آشناتر است و ریسک کمتری دارد بیشتر باشد. اثر ابهام مانع از امتحان گزینه های جدید می شود که می تواند  سودها یا زیان های ناشناخته ای برای ما داشته باشد.

به ویژه زمانی که افراد از نظر احساسی با موضوعی درگیر شده باشند ، وقتی در معرض اطلاعات ناراحت کننده قرار می گیرند به جای رنج کشیدن و تحمل اضطراب ناشی از آن ، تمایل دارند به سادگی آن اطلاعات را نادیده بگیرند. در واقع تعارضی بین آنچه ذهن منطقی ما تصور می کند که مهم است و آنچه ذهن عاطفی ما پیش بینی می کند که دردناک است رخ می دهد و با در نظر گرفتن جنبه های مثبت و انکار واقعیت های منفی در مورد یک موضوع ، حواسمان را از خطرات احتمالی پرت می کنیم و هشدارهای پیش گیرانه را جدی نمی گیریم.

منبع : فقیهی پور، جواد و جنتی،حامد و مصطفوی  ، ساناز  و مهاجران ، آرش (1400) ؛ مهارت هوش نگرشی ؛ تحریف ها ، سوگیری ها و مغلطه ها ، تهران، انتشارات دارالفنون ، چاپ اول.

 

 

۰۷
آذر
۰۷
آذر

تفکر انتقادی یک مهارت نرم و حیاتی برای موفقیت یک سازمان به شمار می آید.برای حل مسئله با رویکرد تفکر انتقادی می توان فرایندی شش مرحله ای را در نظر گرفت.سعی کنید این فرایند شش مرحله ای حل مسئله را با تیم خود تمرین کنید تا تفکر انتقادی در تیم شما تقویت شود.

1- وضعیت را بیان کنید : وقتی وضعیت را بیان می کنید ، یک نقطه بحث واحد ارائه می دهید که همه افراد می توانند آنرا تشخیص دهند.این بیانیه را می توان روی وایت برد نوشت تا همه افراد تیم بتوانند روی آن تمرکز کنند و در صورت دور شدن از موضوع بتوان بحث را به سمت موضوع اصلی هدایت نمود.تفکر انتقادی نیازمند ذهن باز افراد می باشد.شما به مشارکت کنندگان کمک می کنید با ذکر آن وضعیت ، هدف تیم را به خاطر بسپارند.

2- تمام راه حل های ممکن را بیان کنید : طوفان فکری در این بخش از فرایند حل مسئله اتفاق می افتد.در این مرحله از بحث هیچ چیز خارج از حوزه احتمالات نیست.هنگامی که مکالمه را به گزینه های نا محدود باز می کنید.تفکر را به فراتر از یک نفر گسترش می دهید. توانایی گسترش تفکرتان بسیاری از راه حل های ممکن را ارائه می دهد ک ممکن است بدون بیان افکار و نظرات در نظر نگرفته باشید.اطمینان حاصل کنید که تمام راه حل های بالقوه مورد بحث ، متناسب با وضعیتی می باشد که در مرحله اول بیان شده است.تفکر انتقادی شامل شامل توانایی نگه داشتن ذهن باز نسبت به ملاحظات و دیدگاه های دیگران بدون از ست دادن هدف نهایی است. شما بحث را گسترش می دهید تا گزینه های جدید را مشاهده کنید و همچنین بتوانید چندین فرصت در کار خود را شناسایی کنید.

3- راه حل های خود را به سه گزینه محدود کنید : همه افرادتیم باید حداقل با یکی از سه گزینه موافقت کنند.افرادی که می توانند سازش پیدا کنند و  از بسیاری از دیدگاه ها ، راه حل ایاجاد کنند بهتر می توانند یک تی را دور هم جمع کنند. هر راه حل را در بالای وایت برد درج کنید و در زیر هر راه حل ، فهرستی از مزایا و معایب آن ا با استفاده از یک استدلال منطقی بنویسید. مهارت های تفکر انتقادی این امکان را می دهد که بدون قضاوت در مورد خوب و بد یا غلط و درست ، یه موقعیت های عقلانی نگاه کنیم.وقتی به اجاع چند راه حل انتخاب شده عمدا می پردازید،به شما کمک می کند تا یک بحث منطقی برقرار کنید.

4- از بین سه گزینه ، یک گزینه را انتخاب کنید : یک گزینه نهایی را انتخاب کنید که بهترین فرصت برای موفقیت را بر اساس بحث منطقی در مورد آن وضعیت ارائه می دهد . این انتخاب  را در رابطه با چگونگی حل مسئله تعیین شده مرور کنید. مهارت های تفکر انتقادی به افراد کمک می کند تا از روشی سیستماتیک تر برای نتیجه گیری استفاده کنند. این امر باعث می شود احتمال تصمیم گیری براساس استنتاج های نادرست ناشی از نتیجه گیری احساسی کاهش یابد.

5- برنامه ای را برای پیاده سازی  راه حل منتخب تدوین کنید : راه حل منتخب شما باید دارای جدول زمانی و فهرستی باشد که مشخص کند مشارکت کنندگان در هر بخش از برنامه نهایی چه مسئولیتی دارند.مهارت تفکر انتقادی شامل توانایی تعهد به راه حل های منتخب است. هنگامیکه مشارکت کنندگان جزئی جدایی ناپذیر ازفرایند حل مسئله هستند ، شما می توانید توجه به جزئیات و علاقه آنها به اجرای راه حل را افزایش دهید.

6- طرح را تکمیل کنید : برخی از کارکنان این بخش از فرایند را دشوارتر می دانند. به دفعاتی تفکر کنید که یک طرح عالی دچار اشتباه شده است. اطمینان حاصل کنید که هر یک از افراد تیم ، نقش مهمی در فرایند ایفا می کنند که بر حوزه های تخصصی و علاقه آنها تاکید می کند . مرورهای منظم درباره افراد و جدول زمانی برای مدیریت پروژه را تکمیل کنید. تفکر انتقادی شامل  توانایی دیدن ارزش برنامه کلی است. در این مرحله از فرایند ، افراد باید بتوانند ارزش راه حل را ببینند و از آنجایی که بخشی از فراند بوده اند از آن طرفداری کنند.

این فرایند حل مسئله ، محیطی را ایجاد می کند که تفکر انتقادی به بخشی از راه حل یابی ( تصمیم سازی) تبدیل شود. برای افرادی که با این فرایند مبارزه می کنند بهتر است اجرای آموزش تفکر انتقادی را در نظر بگیرید.این فرایند باعث تقویت تفکر انتقادی در کارکنان شما می شود. همچنین می توانید از این فعالیت برای تهیه برنامه و ایجاد یک ماموریت استفاده کنید.

مهارت های اصلی تفکر انتقادی  : پیوند ، ساختاربندی ، شناخت   

تفکر انتقادی در واقع هنر ، مهارت و رویه رسیدن به اصل هر موضوعی است . به شما امکان می دهد تصویر بزرگ را ببینید و آنچه بین شما و واقعیت قرار می گیرد را به چالش بکشید . این امر آسان نیست و به تمرین نیاز دارد . این مستلزم تمرینات تفکر انتقادی می باشد.تفکر انتقادی با سه مهارت قدرتمند پیوند ایده ها ، ساختاربندی استدلال ها و شناخت ناسازگاری ها آغاز می شود. برای اینکه شما به بهترین متفکرانتقادی تبدیل شوید ، بایستی حوزه های مورد نیاز را تمرین کنید. سه مهارت اصلی تفکر انتقادی عبارتند از :

1- پیوند ایده ها :  این مهارت مروط به یافتن ارتباطات بین موارد به ظاهر بی ربط می باشد.

تمرین : روزنامه امروز را تهیه کنید . مقالات موجود در هر بخش ( حوادث ، ورزشی ، کسب و کار ...) را مشخص کنید. فهرستی از مقالاتی که یک مفهوم اساسی دارند تهیه کنید. سپس روش هایی که هر مقاله با سایر مقالات در بخش های دیگر روزنامه پیوند دارد را پیدا کنید. موضوع کلی هر بخش را پیدا کنید و سعی کنید بخش های روزنامه را به یکدیگر پیوند دهید. در نهایت سعی کنید دستور کار ا اهداف روزنامه مورد نظر را مشخص کنید.

2- ساختار بندی استدلال ها : این مهارت به عناصری که در ایجاد یک استدلال عملی ، مرتبط و محکم دخیل هستند اشاره دارد.

تمرین : در گوگل بهترین نظریه ها ، استدلال ها یا سخنرانی هایی که تا کنون بیان شده است را جستجو کنید. قسمتی را انتخاب کنید و تعیین کنید که فرضیه موضوع و نتیجه گیری چیست. فرضیه های مختلفی می تواند وجود داشته باشند اما آنها باید با نتیجه گیری هم راستا باشند.

3- شناخت ناسازگاری ها : توانایی یافتن روزنه هایی در یک نظریه یا استدلال برای یافتن حقیقت واقعی می باشد .

تمرین : همان اطلاعاتی که در مورد تمرین قبلی انجام دادید را در نظر بگیرید . ببینید می توانید بفهمید که آیا فرضیه یا نتیجه گیری همخوانی دارد یا خیر؟ اگر همه فرضیه ها با نتیجه گیری پیوند دارند . پس خود فرضیه ها را مورد بررسی قرار دهید . ببینید آیا مفروضات نادرستی در فرضیه ها وجود دارد.پس فرضیه ها را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید ایرادی وجود ندارد.

منبع : فقیهی پور، جواد و جنتی،حامد و کشاورز ، میثم  و جنتی ، حامد (1400)؛تفکر استراتژیک ، تهران، انتشارات دارالفنون ، چاپ اول.

 

 

۰۶
آذر

نگرش یک حالت ذهنی روانشناختی است.بسته به شرایط و زمان ، نگرش فرد تغییر می کند.این تغییر را می توان به راحتی در رفتار فرد تشخیص داد. نحوه گفتگو،رفتار و واکنش فرد.در بیشتر سازمان ها ، نگرش کارکنان می تواند احساس وفاداری وی نسبت به سازمان را نشان دهد.

شکل گیری نگرش نتیجه یادگیری،الگوبرداری از دیگران و تجربیات مستقیم در مواجهه با دیگران و سایر موقعیت هاست.نگرش ها بر تصمیمات ما تاثیر می گذارند،رفتار مارا هدایت می کنند و بر آنچه بطور انتخابی به یاد می آوریم تاثیر می گذارند.نگرش ها دارای نقاط قوت متعددی هستند و ماننند اکثر چیزهایی

اگر نگرش یک کارمند در محیط کار ضعیف باشد ، با استعدادترین و ماهرترین کارمند ممکن است محکوم به عملکرد بسیار ضعیف گردد.از طرف دیگر کارکنانی که از نظر فداکاری و مشارکت مثبت هستند تلاش زیادی می کنند. اگرچه ممکن است این دسته از کارکنان استعداد و مهارت بالاتری نداشته باشند. امروزه سازمانها از اهمیت نگرش آگاه شده اند.این سازمان ها بیش از هر زمان دیگری تلاش خود را صرف ایجاد بهترین نگرش در بین کارکنان خود می نمایند.

نگرش مثبت به شما قدرت می دهد تا به جای اینکه شرایط برشما تسلط داشته باشد،شما بر شرایط مسلط باشید. جویس میر

اگر یک کارمند خوشحال باشد عملکرد بهتری خواهد داشت؟ این سناریو ایده آل نیست.بعضی اوقات نگرش افراد باعث حواس پرتی می شود و می تواند روی دیگران تاثیر منفی بگذارد.وظیفه مدیریت یک سازمان این است که این عوامل را کنترل کند و از بروز نگرش های منفی در محیط کار جلوگیری نماید.

برخی از مولفه هایی که می تواند نگرش کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد عبارتند از:

رضایت شغلی،تعلق خاطر،اتصال هیجانی،مشکلات و مسائل شخصی.

1- رضایت شغلی

رضایت شغلی یکی از عوامل کلیدی نگرش کارکنان است. وقتی کارکنان از کار خود لذت می برند از توانایی های خود برای موفقیت در وظایف محوله اطمینان داشته و ا نقش هایی که به آنها محول شده است.قدردانی می کنند. همچنین به احتمال خیلی زیاد در محیط کار نگرش مثبتی دارند.

وقتی سازمانی به دنبال داوطلب برای پر کردن یک ردیف شغلی است ، با استعدادترین یا باتجربه ترین داوطلبان را جستجو می کند. صرف نظر از اینکه آن فرد علاقمند باشد یا با موقعیت خاص در سازمان مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال داوطلبی که دانش بسیار خوبی در صنعت دارد اما ترجیح می دهد کار تحقیقات و توسعه را انجام دهد ، ممکن است انتظار استخدام برای شغل بازاریابی یا فروش را نداشته باشد. در صورتی که داوطلب علاقه و اشتیاق یک شغل را نداشته باشد ، استخدام وی برای چنین شغلی ممکن است تصمیمی مخاطه آمیز باشد. حتی اگر آنها مهارت لازم برای کار در شغل موصوف را داشته باشند ، به کارگماری وی برای یک موقعیت نامناسب ممکن است برای رشد یک سازمان یا خود کارمند درست نباشد.

2- تعلق خاطر

تعلق خاطر کارکنان مفهومی است که شامل رضایت ،فداکاری و انگیزش کارکنان است.وقتی کارکنان از انجام وظیفه احساس رضایت می کنند می توانید این حس مثبت را در آن ها مشاهده کنید. آنها در زمینه های مربوط به کار ،مهارت ،علاقه و اهداف عالی رشد خواهند کرد. این تلاش و فداکاری آنها را تششویق می کند تا نگرش آنها نست به کار مثبت ، و بهره وری آنها افزایش یابد.

3- اتصال هیجانی

اتصال هیجانی یک سند حقوقی نیست. بلکه فهم درستی است از روابط بین مدیر و کارکنان و آنچه آنها از یکدیگر انتظار دارند.وقتی احساس کارکنان از رفتار مدیران یک نگرش منفی است ، اتصال هیجانی بین آنها از بین میرود.این منفی نگری می تواند بر میزان تعلق خاطر و رضایت شغلی آنها تاثیر منفی بگذارد و منجر به ایجاد نرگش منفی در محیط کار شود.

4- مشکلات و مسائل شخصی

نگرش های منفی در بین کارکنان به دلایل دیگری نیز ممکن است رخ دهد. به عنوان مثال ، مسائل شخصی یا خانوادگی کارمند ممکن است تاثیر منفی بر عملکرد کاری اوداشته باشد و اگر از این کارکنان حمایت نگردد ،مسائل قابل حل نخواهد بود . اما هنوز هم می توانید به آنها کمک کنید تا مسائل خود را حل کنند و نگرش خود را نسبت به کارشان مدیریت نمایند.

در بیشتر موقعیت ها ،نگرش خوب منجر به رفتارهای مثبت و نگرش منفی منجربه رفتارهای منفی می شود.کارمندی که به ارزش های اصلی شرکت باور دارد ، در محیط کار احتمالا رفتاری مثبت از خود نشان می دهد. در سازمان هایی که کارکنان ، یکدیگررا دوست دارند و به مدیریت سازمان نیز اعتماد دارند ، احتمالا نگرش های مثبتی حاکم می باشد. کارکنان با نگرش مثبت ، بهره وری بالاتری دارند و از ترک خدمت و غیبت کمتری در محیط کار برخوردار خواهند بود.با این حال اگر از کارکنان انتظار می رود بدون مشوق اضافی ، ساعتهای طولانی و بطور منظم کار کنند ، نگرش منفی سرعت ایجاد شده و سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد و عملکرد و بهره وری آن سازمان را دچار مشکل خواهد کرد.پیشگیری ، بهترین راه حل برای تغییر نگرش کارکنان است. شما می توانید به جای اینکه منتظر منفی نگری در بین آنها باشید ، از روش های مختلفی برای تغییر نگرش کارکنان استفاده کنید. وقتی مدیریت به نگرانی های کارکنانش گوش دهد و به آنها پاسخ می دهد ، فضای منفی بین مدیریت و کارکنان وجود نخواهد داشت . پس با کارکنان ارتباط برقرار کنید و از نظر حرفه ای و شخصی به نگرانی های آنها گوش فرادهید و به طور جدی روی آنها کار کنید.

تفاوت نگرش مثبت و منفی

افرادی با نگرش مثبت قطعا تفاوت های اساسی با افراد دارای نگرش منفی دارند. این تفاوت ها را می توان به صورت زیر در نظر گرفت:

1- افرادی با نگرش مثبت بر مشکلاتتان غلبه می کنند و از خود تخریبی اجتناب      می کنند.

2- افرادی با نگرش مثبت انتقادپذیر هستند  از دریافت بازخورد استقبال   می کنند.

3- افرادی با نگرش مثبت قدردان زحمات دیگران هستند و از فخرفروشی اجتناب      می کنند.

4- افرادی با نگرش مثبت همواره در حال یادگیری هستند و از مدعی بودن اجتناب      می کنند.

5- افرادی با نگرش مثبت از موفقیت دیرگان خوشحال می شوند و از حسادت اجتناب می کنند.

6- افرادی با نگرش مثبت مسئولت اقداماتشان را می پذیرند و از سرزنش دیگران اجتناب می کنند.

7- افرادی با نرگش مثبت از کسب تجربه جدید استقابل می کنند و از روزمرگی اجتناب می کنند.

8- افرادی با نگرش مثبت در صورت لزوم عذرخواهی می کنند و از لجبازی اجتناب       می کنند.

9- افرادی با نگرش مثبت مراعات دیگران را می کنند و از خودخواهی اجتناب          می کنند.

10- افرادی با نگرش مثبت مراقب احساسات دیگران هستند و از منفعت طلبی اجتناب می کنند.

11- افرادی با نگرش مثبت به دیگران کمک میکنند و از خود محوری اجتناب می کنند.

 

منبع : فقیهی پور، جواد و جنتی،حامد و محمدی ، وحید و محمودی ، یاسمن (1400)؛از خودت شروع کن...! ، تهران، انتشارات دارالفنون ، چاپ اول.

 

 

۰۶
آذر

تفکر سیستمی بخشی از حوزه پویایی شناسی سیستم است که در سال 1956 توسط جی فاستر استاد دانشگاه ام.آی.تی بنیان نهاده شد. فاستر پی برد که برای آزمودن ایده های جدید سیستم های اجتماعی ، به روشی بهتر و مشابه با روش آزمودن ایده های مهندسی نیاز است.تفکر سیستمی این امکان را فراهم می کند تا شناخت دقیقی از سیستم های اجتماعی و بهبود آنها بدست اوریم.تفکر سیستمی چهارچوبی مفهومی برای حل مسائل به صورت سیستمی و نگاه جزئی و کلی به مسائل است.حل مسئله در این راستا شامل یافتن الگو و طرحی به منظور ارتقای فهم و پاسخگویی نسبت به مسائل است.نتایج و خروجی های تفکر سیستمی بطور شدیدی وابسته به این است که سیستم چگونه تعریف شده است. چراکه تفکر سیستمی ، رابطه میان قسمت های متنوع سیستم را مورد آزمایش قرار می دهد.مرزهای سیستم ، مشخص می کند که چه قسمت هایی درون سیستم و چه قسمت هایی محیط سیستم را تشکیل داده و متمایز می کند.محیط سیستم ، حل مسائل را به دلیل تاثیر بر سیستم مورد بررسی قرار میدهد،اما باید در نظر داشت که محیط جزئی از سیستم نیست. سیستم کلیتی است که حداقل دو ویژگی داشته باشد.به صورتی که اولا هز یک از اجزا بتواند بر ری عملکرد یا خصوصیات کل سیستم اثربگذارد و ثانیا هیچ کدام از آنها نتواند اثر مستقلی بر روی سیستم داشته باشد. در تفکر استراتژیک ، تفکر سیستمی تغییر در نگاه به سازمان است.

تفکر سیستمی راه و روشی برای کل نگری است. جوهره اصلی تفکر سیستمی،تغییر در نگرش است.به بیان دیگر تفکر سیستمی ، چهارچوب مفهومی برای ایجاد الگوهای روشن تر ارائه نموده و تعیین می کند که چگونه آنها به گونه ای اثربخش تغییر می کنند. تفکر استراتژیک بر مبنای نگرش سیستمی شکل می گیرد.یک متفکر استراتژیک همیشه باید مدل کاملی از عوامل ایجاد ارزش را در ذهن خود داشته باشد و تعامل این زنجیره از عوامل را به درستی درک کند.

جوهره اصلی تفکر سیستمی،تغییر در نگرش است.

تفکر سیستمی یعنی دیدن موضوعات در قالب یک سیستم.به طور خلاصه سیستم به مجموعه ای از جزء هایی گفته می شود که با تعامل یکدیگر،یک کل را به وجود می آورند و کل بدون هر جزء ناقص است.هر سیستم شامل ورودی ،خروجی،پردازش و بازخورد می باشد.

تفکر سیستمی ، یک رویکرد منحصر به فرد برای حل مسئله است که در آن به مسائل مشخص به عنوان بخشی از سیستم های کلی نگریسته می شود.به عبارت دیگر، تفکر سیستمی چهارچوب مفهومی برای حل مسائل می باشد که از طریق تمرکز بر مشکلات در حین اجرا اتفاق خواهد افتاد.

تفکر سیستمی برآیندی از تفکر تحلیلی و تفکر ترکیبی است.شایان ذکر است که در تفکر سیستمی توصیه می شود که ترکیب قبل از تحلیل انجام گیرد.

تفکر تحلیلی چیست؟

همه ما رویکرد تجزیه یا آنالیز را می شناسیم و معمولا به عنوان نخستین گزینه به سراغ آن می رویم.تجزیه به معنای خرد کردن یک سیستم به اجزای آن است.در واقع تفکر تحلیلی جنبه های تجزیه ای و تحلیلی (آنالیز) مسئله است و بر اجزاء مسئله تاکید دارد.

در تفکر تحلیلی ، چیزی که می خواهیم بررسی کنیم به عنوان یک کل تجزیه می شود.تحلیل روی ساختار موضوع متمرکز می شود و تعیین می کند سیستم ها چگونه کار می کنند. تحلیل دانش ایجاد می کند و به درون پدیده ها توجه می کند.

تفکر ترکیبی چیست؟

طبق تفکر سیستمی ، ویژگی های مهم یک سیستم از تعامل بین اجزاء آن به وجود می آید نه از فعالیت جداگانه آنها،بنابراین وقتی سیستم را تجزیه می کنیم،ویژگی های مهم خود را از دست می هد.بنابراین سیستم، یک کل است که با تحلیل قابل درک نیست.درواقع تفکر ترکیبی ، برجنبه های ترکیبی (سنتز) مسئله و کلیت مسئله تاکید دارد.

در تفکر ترکیبی چیزی که می خواهیم بررسی کنیم به عنوان یک جزء از کلی که آن را در بر گرفته بررسی می گردد . ترکیب بر کارکرد متمرکز می شود.ترکیب،فهم و درک را افزایش می دهد و از بیرون به پدیده ها نگاه می کند.

داستان فیل و کوران

فیل و کوذان

داستان فیل و کوران که مولوی آن را به نظم آورده،اشاره ای عمیق به فلسفه اصلی سیستم ها دارد که حتی در ادبیات سیستمی غرب نیز به آن اشاره می شود.

روزی چند نفر کور در اتاقی با یک فیل مواجه شدند.از آنجایی که نمی توانستند آن را ببینند تلاش کردند با لمس حیوان پی ببرند که چیست.یکی خرطوم او را لمس کرد و گفت ناودان است.دیگری به پایش دست زد و گفت ستون است و سومی که دستش به گوش فیل می رسید گفت بادبزن است.

منبع: "تفکر استراتژیک" نوشته دکتر جواد فقیهی پور، دکتر میثم کشاورز، دکتر حامد جنتی ،انتشارات دارالفنون چاپ اول. 

 

۰۶
آذر

دیسک مقدماتیدیسک خانوادگیدیسک شغلی

 

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه سه جلدی، رفتارشناسی دیسک مقدماتی (آشنایی با مدل دیسک)، پیشرفته (سطح شخصی و خانوادگی) و رفتارشناسی دیسک پیشرفته (سطح شغلی و سازمانی) اثر حامد جنتی، نویسنده گلستانی و جواد فقیهی پور، آرش مهاجران، مهدی ذوالقدر و ساناز مصطفوی منتشر شد.

رفتارشناسی دیسک به روزترین منبع در این زمینه رفتار بوده و در سه سطح آشنایی با مدل دیسک شخصی و خانوادگی، شغلی و سازمانی تهیه شده است.

شناخت تیپ رفتاری خود و اطرافیان در خانواده یا محل کار کمک می‌کند تا بتوانیم رفتار خود و حتی رفتار دیگران را کنترل و به خود و دیگران انگیزه بدهیم. رفتارشناسی دانشی ضروری و کاربردی برای والدین، معلمان و اساتید است.

از دیگر کاربردهای مهم رفتارشناسی دیسک، در بازاریابی و فروش و تعامل با مشتری است.

این کتاب به صورت ترجمه و تألیف بوده و از تجربیات عملی هم در آن استفاده شده است.

کتاب رفتارشناسی دیسک توسط انتشارات دارالفنون منتشر شده که جلد اول کتاب ۱۴۸ صفحه، جلد دوم ۱۲۴ صفحه و جلد سوم در ۱۵۲ صفحه نگاشته شده است و قیمت‌ها هم به ترتیب ۸۵ هزار تومان، ۷۵ هزار تومان و ۸۵ هزار تومان است.

این مجموعه هشتمین همکاری حامد جنتی با تیم نویسندگان به سرپرستی فقیهی پور است.

کد خبر 5593710

لینک خبر...کلیک کنید

۰۶
آذر

۰۵
شهریور

 

 

۰۵
شهریور

 

 

منبع : کتاب از خودت شروع کن 

۰۳
تیر

هندسه صدا

 

۰۷
خرداد

 

به لطف دوستان و عزیزان جناب آقای رضوانی و جناب دکتر شکری در دانشگاه هنر و موسیقی پویان در شهر سمنان، بزودی اولین دوره خوانندگی پاپ در دانشگاه های کشور با عنوان "هندسه صدا در خوانندگی پاپ" در این دانشگاه برگزار خواهد شد. بسیار ممنونم از این دو عزیز فرهیخته که زحمات بی شائبه ای برای اجرای این پودمان که توسط بنده طراحی شده متحمل شدند.

#خوانندگی_پاپ #آموزش_خوانندگی #آموزش_خوانندگی_پاپ #حامد_جنتی #دکتر_حامد_جنتی #هندسه_صدا

۲۰
اسفند

هوش نگرشی جدید

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «هوش نگرشی» اثر مشترک «حامد جنتی» نویسنده گرگانی و «جواد فقیهی پور»، «آرش مهاجران» و «سیده ساناز مصطفوی» منتشر شد.

این کتاب دومین اثر مشترک جنتی و فقیهی پور بوده و در آن به مفاهیمی مثل IQ یا هوش محاسباتی و EQ یا هوش هیجانی می‌پردازد و از یک هوش جدید به نام هوش نگرشی یا AQ صحبت می‌کند.

هوش نگرشی با عنوانی کاملاً بکر و بدیع که برای اولین بار در سطح جهان مطرح می‌شود، قرار است که توانایی تطبیق و تغییر هوشمندانه پویایی‌های زندگی شخصی و سازمانی را با استفاده از مفهوم نگرش و ادراک به خواننده بدهد؛ نگرش‌هایی که گاهی بسیاری از مشکلات و مسائل زندگی ما مربوط به آنها است و ما از آنها بی اطلاع هستیم.

نگارش این کتاب بیش از دو سال زمان برده و در ۳۳۰ صفحه چاپ شده است.

قیمت کتاب ۱۰۵ هزار تومان بوده و در ۵۰۰ نسخه منتشر شده است.

کد خبر 5226003

لینک خبر...کلیک کنید

 

#هوش #هوش_نگرشی #مهارتهای_فردی #مشاوره #کتاب

۲۹
بهمن

dranding#برندینگ #برندینگ_شخصی #برندسازی #برندسازی_شخصی #مهارتهای_فردی #رفتار_سازمانی #مهارتهای_نرم #برند

 

۲۹
بهمن

دوره دیسک

#رفتار_شناسی #شخصیت_شناسی #دیسک #رفتارشناسی_دیسک #رفتار_سازمانی #جو_سازمانی #تعامل_با_مشتری #رفتار_شناسی_کودک #استعداد_یابی #انتخاب_رشته #انتخاب_شغل #انتخاب_همسر #حل_تعارضات